اخراجی

دلنوشته های سیاسی ،ادبی ،اجتماعی و ....

اخراجی

دلنوشته های سیاسی ،ادبی ،اجتماعی و ....

زمستان است ....

تو این هوای سرد این شعر اخوان ثالث می چسبه !!!!!!!


مسیحای جوانمرد من ! ای ترسای پیر پیرهن چرکین !

هوا بس ناجوانمردانه سرد است... آی...

دمت گرم و سرت خوش باد

سلامم را تو پاسخ گوی ، در بگشای

منم ، من ، میهمان هر شبت ،لولی وش مغموم

منم ، من ، سنگ تیپا خورده رنجور

منم ، دشنام پست آ فرینش ، نغمه ناجور

....

...


سلامت را نمی خواهند پاسخ گفت

هوا دلگیر ، درها بسته ، سرها در گریبان ، دستها پنهان ،

نفس ها ابر ، دلها خسته و غمگین ،

درختان اسکلتهای بلور آجین ،

زمین دلمرده ، سقف آسمان کوتاه ،

غبارآلوده مهر و ماه ،

زمستان است...


در ادامه مطلب شعر کامل رو ببینید ....

ادامه مطلب ...

میگن سعدی پیام نوری بوده!!!


منت و ستایش پیام نور را،

که ترکش موجب بی مدرکی است و به کلاس اندرش مزید در به دری،

هر ترمی که آغاز می شود موجب پرداخت زر است

و چون به پایان رسد مایه ضرر،

پس در هر سال دو ترم موجود و بر هر ترمی شهریه ای واجب .....

از جیب و جان که بر آید   ...............  کز عهده خرجش به در آی


 


 

به یاد روزهای بارانی .....

آسمان ابری بود

بغضش ترکید

از قطرات متبلورش هم

مرا بی نصیب نگذاشت

 

قصد ننوشتن نبود

دلتنگی  بود و بغض

مثل ابر هایی که نمی بارید ....

 

منتظرم باشید منتظرتان هستم ....